دبیر فیزیک نوخندان

دبیر فیزیک نوخندان

به نام حق --- آموزشی- علمی و ...
دبیر فیزیک نوخندان

دبیر فیزیک نوخندان

به نام حق --- آموزشی- علمی و ...

مانیتور، خسته‌ام کردی!

اگر شما هم جزء آن دسته از افرادی هستید که در طول روز ساعت‌ها به صفحه نمایشگرتان خیره می‌شوید و تاری دید را تجربه کرده‌اید، باید بدانید که دچار خستگی چشم شده‌اید.


اگر شما هم جزء آن دسته از افرادی هستید که در طول روز، ساعت‌ها به صفحه نمایشگرتان خیره می‌شوید و تاکنون مشکلاتی از قبیل: سوزش چشم، درد گردن و تاری دید را تجربه کرده‌اید، بهتر است بدانید، شما مشکل رایجی با نام «خستگی چشم» دارید!

در واژه‌نامه پزشکی، این بیماری با عنوان «سندرم بینایی کامپیوتر» شناخته می‌شود و علت این بیماری هم به خاطر نور پس‌زمینه نمایشگر و خیره نگاه‌کردن به یک صفحه نمایش، برای مدت طولانی است.

روش‌های درمان سریع این مشکل خوردن قرص ایبوپروفن و تمرینات چشمی است. اما در اینجا قصد داریم راهکارهایی برای پیشگیری از بروز این بیماری را به شما نشان دهیم. این پنج روش را برای جلوگیری از ناراحتی‌های چشمی ناشی از خیره شدن طولانی مدت به صفحه نمایشگر رایانه، امتحان کنید.

موقعیت مانیتور خود را تنظیم کنید

انجام دادن یک سری تنظیمات جزئی در محل قرارگیری مانیتورتان، می‌توانند به راحتی مشکلات چشمی ناشی از خیره شدن به آن را کاهش دهد. برای راحتی بیشتر در بینایی، مانیتور باید حدود سی سانتی‌متر از چشمان شما فاصله داشته باشد. علاوه بر آن، بالاترین قسمت مانیتور باید درست هم سطح چشمانتان باشد، طوری که برای دیدن صفحه مانیتور خود مجبور باشید به پایین نگاه کنید نه به بالا.

اگر مدل مانیتورتان به گونه‌ای است که نمی‌توانید آن را بالا ببرید می‌توانید از بالابرهایی که به همین منظور ساخته شده و یا حتی کتاب‌هایی قدیمی که جلد محکمی دارند استفاده کنید.

مانیتور باید حدود سی سانتی‌متر از چشمان شما فاصله داشته و علاوه بر آن، بالاترین قسمت مانیتور باید درست هم‌سطح چشمان شما باشد.

روشنایی صفحه را تنظیم کنید

اگر نور محل کارتان بیش از حد مصنوعی یا طبیعی باشد، ممکن است خیرگی به مانیتورتان بدهد که خیلی سریع چشمان ادامه مطلب ...

پیام تبریک

طلوع زیباى شمس الشموس از مشرق کرامت و رأفت مبارک!

میلاد هشتمین امام، هفتمین قبله و دهمین کشتی نجات، آقا امام رضا (علیه السّلام) بر شما مبارکباد.


imam reza www.yasgroup.ir 3 تصاویر متحرک ولادت امام رضا علیه السلام


تلفنی امام رضا (ع) را زیارت کنید

Imageبه گزارش «شیعه نیوز» به نقل از فارس، به همت آستان قدس رضوی، ارادتمندان به آستان ثامن الحجج از این پس می‌توانند با تماس با روضه منوره از راه دور حرم حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام، را زیارت کنند.


 

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از فارس، به همت آستان قدس رضوی ارداتمندان به آستان ثامن الحجج حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام، از این پس می‌توانند با تماس با روضه منوره از راه دور حرم ایشان را زیارت کنند.


برپایه این خبر زائران آستان امام هشتم (ع) می‌توانند، با شماره 05112003334 تماس گرفته و پس از عرض سلام به این امام همام به طور تلفنی زائر حرم ایشان شوند.

قابل توجه است که زائرانی که در خارج از کشور قصد تماس با شماره مذکور را دارند از کد 0098 ـ کد کشور ایران ـ برای شماره‌گیری استفاده کنند.

------------------------------------

شاید شما هم امروز دلت برای زیارت حرم ثامن الحجج حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) همانند کبوتر‌های حرمش به پرواز درآمده باشد.
اگر یادتان ماند و باران گرفت دعایی به حال بیابان کنید؛ التماس دعا.


منبع:http://www.ghadir.ca

چگونه حافظه ای قوی داشته باشیم؟

ذهن و مغز ما هم مثل ماهیچه هایمان هستند یعنی هرچه آنها را بیشتر تمرین بدهیم قویتر می شوند.

معمولا وقتی سن ما بالاتر می رود عملکرد ذهن و حافظه ما ضعیفتر می شود اما دقیقا ذهن و مغز ما هم مثل ماهیچه هایمان هستند یعنی هرچه آنها را بیشتر تمرین بدهیم قویتر می شوند. برای اینکه ذهن و حافظه شما قوی و سالم باقی بماند لازم نیست از محصولات و یا برنامه های سخت و عجیب و غریب استفاده کنید ، فقط کافی است در زندگی روزمره این روشها را به کار ببرید تا ذهنتان برای سالهای طولانی جوان و قوی باقی بماند:

-از ذهنتان کار بکشید

بازیهای فکری مثل جدول و پازل انجام دهید و از تمرینات قوی کردن حافظه که بر مهارتهای کلامی تاکید دارند استفاده کنید.

-غذاهای مفید برای ذهن و حافظه مصرف کنید

در رژیم غذایی روزانه خود مقدار زیادی امگا ۳ ، کربوهیدارتهای دارای قند پائین (مثل غلات) و مواد دارای ادامه مطلب ...

داستان رَمِض...

رَمِض...


نامش رمضان بود، همه رَمِض صدایش می کردند. چشمانش مثل چشم گوسفند درشت و بی حالت بود و آب دهانش همواره روان. پیش بند آبی تیره ای روی پیراهنش می پوشاندند که خیس آب دهانش بود و برق می زد. برخی وقتی او را می دیدند خودشان را جمع و جور می کردند و با فاصله راهشان را ادامه می دادند. گاهی رمض دنبال بچه ها می دوید و می خندید. واژه ها یش شکسته و بی معنا بود. حرکت دست هایش گنگ بود. شانزده سالش شده بود و سایه ای از موهای تُنُک پشت لب و روی چانه اش دیده می شد. سحر خیز بود . انگار پیش از همه؛ پیش از طلوع آفتاب در گوشه میدان ده به تماشای گله و گاگل و مندال می ایستاد.
صبحا، پیش از دمیدن آفتاب میدان ده غلغله بود. وقتی گاگل و گله به صحرا می رفت و نوبت جمع شدن مندال بود. بره ها و بزغاله ها هر سو می دویدند ، رمض انگار یکی از آن ها شده بود . صدایی

ادامه مطلب ...