محققین ژاپنی یک باطری کوچک ساخته اند که انرژی خودش را از طریق انرژی جنبشی تامین می کند. این باطری نسبت به تمام مدل های مشابه بهتر بوده و قادر است ۲۲ میلی وات انرژی تولید کند که نسبت به مدل های مشابه ۲۰ برابر بهتر عمل می کند.
شاید ۲۲ میلی وات بسیار کم به نظر بیاید و نتواند از پس تلفن همراه شما بر بیاید، اما به اندازه ای هست که بتواند جایگزین باطری های کوچک ساعت بشود. و همانطور که می دانید وقتی از انرژی جنبشی استفاده می کنید یعنی کافی است باطری تکان بخورد تا انرژی تولید کند. بنابراین تعبیه این باطری در گجت هایی که مصرف برق کمی دارند بسیار مطلوب خواهد بود. چون که کافی است در جیب شما باشند تا شارژ شوند.
راز بازدهی بیشتر این باطری جدید در استفاده از آلیاژی به نام Galfenol بوده که از آهن و گالیوم تشکیل شده است. این آلیاژ مخصوص در میدان های مغناطیسی تغییر شکل میدهد و در سال ۱۹۹۸ توسط آزمایشگاه تحقیقاتی نیروی دریایی آمریکا ایجاد شده است.
طراح این باطری قصد دارد در مرحله اول آنها را در سیستم های پایش باد لاستیک اتومبیل ها استفاده کند و بعدا استفاده از آنها را توسعه دهد. اما اگر کمی به کاربردهای این باطری کوچک فکر کنید متوجه استفاده وسیع اش در صنایع مختلف خواهید شد.
منبع:http://ipakyoli.mihanblog.com
تصویر یک سحابی شبیه به چهره انسان
کد خبر: ۲۲۵۶۰۸
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۹:۰۴
دوربینی که روی یکی از تلسکوپهای رصدخانه جنوبی اروپا واقع در شیلی نصب شده است توانست از سحابی که شبیه به نیمرخ چهره انسان است، تصویر جدیدی تهیه کند.
به گزارش خبرگزاری مهر، دوربین "تصویربردار میدان وسیع" (WFI ) که روی تلسکوپ 2.2 متری رصدخانه جنوبی اروپا واقع در "لا سیلا" در شیلی نصب شده است از سحابی NGC 3324 که در کهکشان راه شیری در قلب صورت فلکی "زورق" در فاصله حدود 7 هزار و 500 سال نوری از زمین قرار دارد عکس گرفت.
فعالیت تشکیل ستاره
ای حاضر در این منطقه راه شیری چندین میلیون سال قبل آغاز شد و تعداد بسیاری ستاره
بسیار گرم و عظیم را به وجود آورد که در این عکس به وضوح دیده می شوند.
پرتوهای شدید و
بادهای ستاره ای حاصل از این ستارگان جوان روزنه ای را در میان ته نشستهای گرد و
غبار و گاز پیرامون باز کرده اند که در طرف راست تصویر ظاهری شبیه به نیمرخ چهره
انسان را ساخته است.
براساس گزارش اسپیس،
به دلیل شباهت ظاهری این سحابی به چهره انسان، این توده آسمانی را همچنین با عنوان
"سحابی گابریلا میسترال" نیز می شناسند که برگرفته از نام شاعر اهل شیلی
و برنده جایزه نوبل ادبیات سال 1945 است.
انجمن های بین رشته ای
شناسه انجمن عنوان فارسی تاریخ ثبت پایگاه اینترنتی
ASO16 انجمن خلاء ایران 2004/06/12 www.vsi.ir
ASO175 انجمن ارزیابی محیط زیست ایران 2002/09/9 www.IRANEIA.ir
ASO176 انجمن استادان نمونه ایران 0
ASO177 انجمن انرژی ایران 2005/06/14 www.IranEA.org
ASO178 انجمن ایمنی زیستی ایران 0 www.biosafetysocieyt.ir
ASO179 انجمن بیوانفورماتیک ایران 2006/05/28 www.ibis.ut.ac.ir
ASO180 انجمن بیوتکنولوژی ایران 1998/01/11 www.iribs.org
ASO181 انجمن ترویج علم ایران 2001/05/5 www.popscience.org.ir
ASO182 جمعیت ایرانی پیشبرد ارتباط صنعت و دانشگاه 2005/08/6 www.sanat-daneshgah.com
ASO183 جمعیت توسعه علمی ایران 2005/05/7 asdi.irost.org
ASO184 انجمن سیستمهای هوشمند ایران 2008/08/3 isssi.ir
ASO185 شورای انجمن های علمی ایران 2003/12/15 www.cisa.ir
ASO186 انجمن علوم ایمنی ایران 2008/02/8 www.Issa.ac.ir
ASO187 انجمن فناوری های بومی ایران (افبا) 2005/06/6 www.efba.ir
ASO188 انجمن کارآفرینی و نوآوری ایران 0
ASO189 انجمن کیفیت ایران 2002/10/30 www.irsq.org
ASO190 انجمن محیط زیست ایران 1995/05/2 www.irsen.org
ASO191 انجمن مدیریت پروژه ایران 2005/08/6 www.ipma.ir
ASO192 انجمن مهندسی ارزش ایران 2003/04/29 www.sive.org
ASO193 انجمن نانوفناوری ایران 2003/06/25
ASO194 انجمن هواشناسی ایران 0
http://www.isacmsrt.ir
ادامه مطلب ...
آخرین کلمات (طنز )
آخرین کلمات یک الکتریسین: خوب حالا روشنش کن...
آخرین کلمات یک انسان عصر حجر: فکر میکنی توی این غار چیه؟
آخرین کلمات یک بندباز: نمیدونم چرا چشمام سیاهی میره...
آخرین کلمات یک بیمار: مطمئنید که این آمپول بیخطره؟
آخرین کلمات یک پزشک : راستش تشخیص اولیهام صحیح نبود. بیماریتون لاعلاجه...
آخرین کلمات یک پلیس: شیش بار شلیک کرده، دیگه گلوله نداره...
آخرین کلمات یک پیشخدمت رستوران: باب میلتون بود؟
آخرین کلمات یک جلاد: ای بابا، باز تیغهء گیوتین گیر کرد...
آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون: این نوع مار رو میشناسم، سمی نیست...
آخرین کلمات یک چترباز: پس چترم کو؟
آخرین کلمات یک خبرنگار: بله، سیل داره به طرفمون میاد...
آخرین کلمات یک خلبان: ببینم چرخها باز شدند یا نه؟
آخرین کلمات یک خونآشام : نه بابا خورشید یه ساعت دیگه طلوع میکنه!
آخرین کلمات یک داور فوتبال : نخیر آفساید نبود!
آخرین کلمات یک دربان : مگه از روی نعش من رد بشی...
آخرین کلمات یک دوچرخهسوار : نخیر تقدم با منه!
آخرین کلمات یک دیوانه : من یه پرندهام!
آخرین کلمات یک سرنشین اتوموبیل : برو سمت راست راه بازه...
آخرین کلمات یک شکارچی : مامانت کجاست کوچولو؟.
آخرین کلمات یک غواص : نه این طرفها کوسه وجود نداره...
آخرین کلمات یک فضانورد : برای یک ربع دیگه هوا دارم...
آخرین کلمات یک قصاب : اون چاقو بزرگه رو بنداز ببینم...
آخرین کلمات یک قهرمان : کمک نمیخوام، همهاش سه نفرند...
آخرین کلمات یک قهرمان اتوموبیلرانی : پس مکانیکه میدونه که با ...
آخرین کلمات یک کارآگاه خصوصی : قضیه روشنه، قاتل شما هستید!
آخرین کلمات یک کامپیوتر: هارددیسک پاک شده است...
آخرین کلمات یک کوهنورد: سر طناب رو محکم بگیری ها...
آخرین کلمات یک گروگان: من که میدونم تو عرضهء شلیک کردن نداری...
آخرین کلمات یک گیتاریست: یه خرده ولوم بده...
آخرین کلمات یک مادر: بالأخره سیدیهات رو مرتب کردم...
آخرین کلمات یک متخصص آزمایشگاه: این آزمایش کاملاً بیخطره...
آخرین کلمات یک متخصص خنثی کردن بمب : این سیم آخری رو که قطع کنم تمومه...
آخرین کلمات یک متخصص کامپیوتر: معلومه که ازش بکآپ گرفتم!
آخرین کلمات یک معلم رانندگی: نگه دار! چراغ قرمزه!
آخرین کلمات یک ملوان: من چه میدونستم که باید شنا بلد باشم؟
آخرین کلمات یک ملوان زیردریایی: من عادت ندارم با پنجرهء بسته بخوابم...
آخرین کلمات یک نارنجکانداز : گفتی تا چند بشمرم؟
http://khaneyearezoo.parsiblog.com
مطالبی که می خونید مکالمات تلفنی واقعی ضبط شده در مراکز خدمات مشاوره مایکروسافت در انگلستان هست
*
مرکز
مشاوره : چه نوع کامپیوتری دارید؟
مشتری : یک کامپیوتر سفید...
*
مرکز :
روی آیکن My Computer در سمت
چپ صفحه کلیک کن.
مشتری : سمت چپ شما یا سمت چپ من؟
*
مرکز :
روز خوش، چه کمکی از من برمیاد؟
مشتری : سلام ... من نمی تونم پرینت کنم.
مرکز : میشه لطفاً روی Start کلیک کنید و
...
مشتری : گوش کن رفیق؛ برای من اصطلاحات فنی نیار! من بیل گیتس نیستم، لعنتی!
*
مشتری : سلام، عصرتون بخیر، من مارتا هستم، نمی تونم پرینت بگیرم. هر دفعه سعی می کنم میگه : «نمی تونم پرینتر رو پیدا کنم» من حتی پرینتر رو بلند کردم و جلوی مانیتور گذاشتم ، اما کامپیوتر هنوز میگه نمی تونه پیداش کنه...
*
مشتری
: من توی پرینت گرفتن با رنگ قرمز مشکل دارم...
مرکز : آیا شما پرینتر رنگی دارید؟
مشتری : نه.
*
مرکز :
الآن روی مانیتورتون چیه خانوم؟
مشتری : یه خرس Teddy که دوستم از
سوپرمارکت برام خریده.
*
مرکز :
و الآن F8 رو بزنین.
مشتری : کار نمی کنه.
مرکز : دقیقاً چه کار کردین؟
مشتری : من کلید F رو 8 بار فشار
دادم همونطور که بهم گفتید، ولی هیچ اتفاقی نمی افته...
*
مشتری
: کیبورد من دیگه کار نمی کنه.
مرکز : مطمئنید که به کامپیوترتون وصله؟
مشتری : نه، من نمی تونم پشت کامپیوتر برم.
مرکز : کیبوردتون رو بردارید و 10 قدم به عقب برید.
مشتری : باشه.
مرکز : کیبورد با شما اومد؟
مشتری : بله
مرکز : این یعنی کیبورد وصل نیست. کیبورد دیگه ای اونجا نیست؟
مشتری : چرا، یکی دیگه اینجا هست. اوه ... اون یکی کار می کنه!
*
مرکز :
رمز عبور شما حرف کوچک a مثل apple، و حرف بزرگ V مثل Victor، و عدد
7 هست.
مشتری : اون 7 هم با حروف بزرگه؟
*
یک
مشتری نمی تونه به اینترنت وصل بشه...
مرکز : شما مطمئنید رمز درست رو به کار بردید؟
مشتری : بله مطمئنم. من دیدم همکارم این کار رو کرد.
مرکز : میشه به من بگید رمز عبور چی بود؟
مشتری : پنج تا ستاره.
*
مرکز :
چه برنامه آنتی ویروسی استفاده می کنید؟
مشتری : Netscape
مرکز : اون برنامه آنتی ویروس نیست.
مشتری : اوه، ببخشید... Internet Explorer
*
مشتری : من یک مشکل بزرگ دارم. یکی از دوستام یک Screensaver روی کامپیوترم گذاشته، ولی هربار که ماوس رو حرکت میدم، غیب میشه!
*
مرکز :
مرکز خدمات شرکت مایکروسافت، می تونم کمکتون کنم؟
مشتری : عصرتون بخیر! من بیش از 4 ساعت برای شما صبر کردم. میشه لطفاً بگید چقدر
طول میکشه قبل از اینکه بتونین کمکم کنید؟
مرکز : آآه..؟ ببخشید، من متوجه مشکلتون نشدم؟
مشتری : من داشتم توی Word کار می کردم و
دکمه Help رو کلیک کردم بیش از 4 ساعت قبل.
میشه بگید کی بالاخره کمکم می کنید؟
*
مرکز :
چه کمکی از من برمیاد؟
مشتری : من دارم اولین ایمیلم رو می نویسم.
مرکز : خوب، و چه مشکلی وجود داره؟
مشتری : خوب، من حرف a رو دارم، اما
چطوری دورش دایره بذارم؟
*
مشتری
: سلام، من «سلین» هستم. نمی تونم دیسکتم رو دربیارم
مرکز : سعی کردین دکمه رو فشار بدین؟
مشتری : آره، ولی اون واقعاً گیر کرده
مرکز : این خوب نیست، من یک یادداشت آماده می کنم...
مشتری : نه ... صبر کن ... من هنوز نذاشتمش تو درایو ... هنوز روی میزمه .. ببخشید
...
بررسی ابعاد ادبی “یه توپ دارم قلقلیه”
یه توپ دارم قلقلیه
سرخ و سفید و آبیه
میزنم زمین، هوا میره
نمیدونی تا کجا میره
من این توپو نداشتم
مشقامو خوب نوشتم
بابام بهم عیدی داد
یه توپ قلقلی داد
یه توپ دارم قلقلیه :
از آنجا که همهی توپها قلقلی هستند؛ این مصرع نشان حماقت شاعر است. یا بیانگر این موضوع است که شاعر توپهای مثلثی و مربعی و لوزی هم داشته ولی حالا فقط میخواهد در مورد آن توپش که قلقلی است، صحبت کند. در هر صورت میتوان این فرضیه را هم در نظر گرفت که شاعر میخواسته در لفافه و با استفاده از آرایههای ادبی نظیر تشبیه و استعاره، به گردی زمین که مرحوم گالیور (!) آن را به اثبات رساند، تاکید کند.
سرخ و سفید و آبیه:
این سه رنگ که نماد پرچم فرانسه است، نشان دهندهی فرانسوی بودن توپ مورد نظر است. حالا چرا فرانسه؟ خدا میداند!
میزنم زمین هوا میره/ نمیدونی تا کجا میره:
این مصراع گویای مکان سروده شدن شعر است. جایی بیرون از جو زمین. چون این مصراع بحث جاذبهی زمین را نقض میکند و در ادامه به لایتناهی بودن دنیا اشاره دارد که مسلماً به من و شما هیچ ربطی ندارد.
من این توپو نداشتم/ مشقامو خوب نوشتم:
فقر! نداشتن توپ و آتاری و پلی استیشن و … باعث شده که شاعر از درد نداری و بدبختی بنشیند و درس بخواند و مشقهایش را خوب بنویسد. برای مثال اکثر فوتبالیستها که همیشه با توپ سر و کار دارند، وضعیت درسی مساعدی ندارند.
بابام بهم عیدی داد / یه توپ قلقلی داد:
این مصراع هیچ تفسیر خاصی ندارد! جز اینکه شاعر از آرایهی مبالغه استفاده کرده است
در روزگار قدیم،
پادشاهى سنگ بزرگى را که در یک جاده اصلى قرار داد. سپس در گوشهاى قایم شد تا
ببیند چه کسى آن را از جلوى مسیر بر میدارد. برخى از بازرگانان ثروتمند با کالسکههاى
خود به کنار سنگ رسیدند، آن را دور زدند و به راه خود ادامه دادند. بسیارى از آنها
نیز به شاه بد و بیراه گفتند که چرا دستور نداده جاده را باز کنند. امّا هیچیک از
آنان کارى به سنگ نداشتند.
سپس یک مرد روستایى با بار سبزیجات به نزدیک سنگ رسید. بارش را زمین گذاشت و شانهاش
را زیر سنگ قرار داد و سعى کرد که سنگ را به کنار جاده هل دهد. او بعد از زور زدنها
و عرق ریختنهاى زیاد بالاخره موفق شد. هنگامى که سراغ بار سبزیجاتش رفت تا آنها
را بر دوش بگیرد و به راهش ادامه دهد متوجه شد کیسهاى زیر آن سنگ در زمین فرو
رفته است. کیسه را باز کرد پر از سکههاى طلا بود و یادداشتى از جانب شاه که این
سکهها مال کسى است که سنگ را از جاده کنار بزند. آن مرد روستایى چیزى را میدانست
که بسیارى از ما نمیدانیم!
1-جای خالی
را با گزینهی مناسب پر کنید
«به نام خدای
............
بیانداخت شمشیر را شاه دین»
1)جهان آفرین
2)مهربان
3)کریم
4)رحیم
یعنی گزینهها آنقدر تابلوست که طرف اگر شعر را در عمرش هم نشنیده
باشد، بهراحتی و با توجه به وزن شعر، میتواند گزینهی درست را پیدا کند. اما این
سوال، تازه خوب است! صبر کنید برسیم به جالبترهایش!
2- جای خالی
را با گزینهی مناسب پر کنید.
«بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چهگونه گور ........... گرفت»
1)شهرام
2)مهرام
3)بهرام
4)آرام
به خدا این سوالهای کنکور بوده است ها! فکر نکنید من اینها را از
خودم درآوردهام. باور نمیکنید، خودتان بروید سایت سازمان سنجش را ببینید. توی
این سوال فقط کم مانده بود یکی از گزینهها را هم میگذاشت "دلپذیر" یا
"تبرک"
! تست بعدی را داشته باشید:
3-جای خالی را با گزینهی مناسب پر کنید.
«که گوید برو ...... رستم ببند
نبندد مرا دست، چرخ بلند»
1)دست
2)پا
3)کمر
4)چشمهای
دقت دارید که، طراح محترم گزینهی 2 را «پای» ننوشته که خدای نکرده
داوطلبین عزیز کوچکترین شکی نکنند. آن گزینهی 4 هم که آخرش است. اما سوال بعدی:
4-جای خالی را با گزینهی مناسب پر کنید.
« ............ پردهی پندار دریدند
یعنی همهجا غیر خدا هیچ ندیدند»
1)مردان خدا
2)مردم همهجا
3)مردم همیشه
4) مردان و زنان
باز این سوال نسبت به قبلیها خوب است! گزینهی 3 را دارید که! خُب
دیگر وقتش است برویم سراغ شاهکارها!
5- جای خالی
را با گزینهی مناسب پر کنید.
«گل همی پنج روز و ....... باشد
وین گلستان همیشه خوش باشد»
1)هفت
2)چهار
3)شش
4)هشت
یعنی من عاشق طراح این سوال هستم! خدایی دل خجستهای داشته! فکر کنید! مثلاً
یکی با خودش بگوید : گل همین پنج روز و هفت باشد! ای جان! اما حالا که با سوالات
ادبیات آشنا شدید، بد نیست یک نگاهی هم به دو سوال از درس معارف بیاندازیم:
6- جای خالی
را با گزینهی مناسب پر کنید.
«ارزش هر کس به درک و ......... وی از حقیقت هستی و جایگاه انسانی در
کاردانی آفرینش دارد.»
1)فهم
2)پرهیز
3)دوری
4)جدایی
و اما به نظر من در میان همهی این سوالات نبوغآمیز، جایزهی ویژه
تعلق میگیرد به سوال درخشان، بینظیر و شگفتانگیز زیر:
7- جای خالی
را با گزینهی مناسب پر کنید.
«رویاهای صادقانه : هر کدام از ما هنگام ........... رویاهایی را
مشاهده میکنیم. این رویاها انواع مختلف دارند.»
1)دویدن
2)ایستادن
3)خواب
4)نشستن
آقا من همیشه هنگام دویدن رویا میبینم ! آنقدر خوب است !!!